غزل شمارۀ 344
1. مبادا رو کسی زان قبلۀ ابرو بگرداند
2. که کافر می شود، از قبله هر کس رو بگرداند
3. درین وادی به حسرت مردم و چشم از صبا دارم
4. که گردم را به گرد کعبۀ آن کو بگرداند
5. محبّت روشناس شهر عشقم کرد و می خواهد
6. دل رسوا، مرا در کوچۀ گیسو بگرداند
7. به رغم عاشقان تاکی کند با بوالهوس گرمی
8. الهی خوی او را عشق آتش خو بگرداند
9. سبوی غنچه را بر طاق نسیان می نهد بلبل
10. اگر جام نگاه، آن نرگس جادو بگرداند
11. منم عاشق، به غیری جلوه ضایع می کنی تا کی؟
12. عنان ناز را کاش آن قد دلجو بگرداند
13. حزین افسرده ای، آهنگ گلزار محبّت کن
14. مزاج شعله را، آب و هوای او بگرداند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده