غزل شمارۀ 370
1. ترسم از چشم خوشت غافل نگاهی سر زند
2. در دل بی طاقت من اشک و آهی سر زند
3. من به یک نظّاره حیرانم چه گل چینم ز تو؟
4. حسن شوخت هر نفس، از جلوه گاهی سر زند
5. عمر صرف دوستی کردم، بری حاصل نداد
6. زین چمن می خواستم مردم گیاهی سر زند
7. گر شود آن برق جولان، گرم خودداری چنین
8. شعله ای ترسم ز هر مشت گیاهی سر زند
9. از تغافلهای گرم یار می ترسم حزین
10. آه بی تابانه ای از دادخواهی سر زند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده