غزل شمارۀ 407
1. بلبل به گلستان سخن از روی تو می کرد
2. در جیب سمن باد صبا بوی تو می کرد
3. از کاوش ایّام خبردار نبودیم
4. هر جور که می کرد به ما، خوی تو می کرد
5. می بود به بازار تو گریوسف مصری
6. نقد دو جهان را به ترازوی تو می کرد
7. غیر از تو مرا شکوه ز دست دگری نیست
8. هر کس ستمی کرد به بازوی تو می کرد
9. کوکو زدنش بی طلب گمشده ای نیست
10. قمری هوس قامت دلجوی تو می کرد
11. گر عیسی سجّادہ نشین روی تو می دید
12. محراب دعا را خم ابروی تو می کرد
13. فریاد حزین، از دم گرمت، که خروشی
14. ناقوس صنم خانه به یاهوی تو می کرد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده