حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 408

1. چند پرسی نگهش با دل افگار چه کرد

2. برق بی باک عیان است که با خار چه کرد

3. در بساطم اثری از دل و دین نیست به جا

4. به من ساده دل آن طرّۀ طرّار چه کرد

5. گر بگویم، دل سنگین صدف گردد آب

6. که به روشن گهران چرخ جفا کار چه کرد

7. جلوه در خانۀ آیینه به خود ننمایی

8. گر بدانی که به دل حسرت دیدار چه کرد

9. گر بگویم، رگ خوابت بگدازد چون شمع

10. که شب هجر تو با دیدۀ بیدار چه کرد

11. ز آنچه جز مذهب عشق است بپردازی دل

12. گر بدانی که به من سبحه و زنّار چه کرد

13. کرد داغم، نگه زاهد خاموش حزین

14. چه بگویم به من این صورت دیوار چه کرد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
* چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* معلم گو ادب کم کن که من ناجنس شاگردم
* پدر گو پند کمتر ده که من نااهل فرزندم
شعر کامل
سعدی
* مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
* یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
شعر کامل
حافظ