غزل شمارۀ 417
1. میگساران چو هوای گل و شمشاد کنید
2. لختی از خون جگر خوردن ما یاد کنید
3. خوش قدان، خسرو وقتید به اقبال بلند
4. ملک دل زآن شما شد، ستم آباد کنید
5. به وفا خاطر عشّاق توان داشت نگاه
6. به جفاگر نتوانید دلی شاد کنید
7. من تنک ظرف ستم نیستم و غمزه بخیل
8. سینه ام را هدف ناوک بیداد کنید
9. عندلیبان چمن سیر، از آن باغ و بهار
10. به نسیمی من دلسوخته را یاد کنید
11. سر چه باشد که دل و جان بفشانید به ذوق
12. هر چه دارید نثار ره صیّاد کنید
13. می زند جوش حزین از دل آزرده سخن
14. شیشه بر خاره زدم، صید پریزاد کنید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده