حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 461

1. آماده است تا مژۀ ما به هم خورد

2. سیلی کزو خرابۀ دنیا به هم خورد

3. از دل تلاطم و ز تو دامن فشاندنی

4. از یک نسیم لنگر دریا به هم خورد

5. شد قیمتم شکسته ز انصاف طالبان

6. لب در همین دعاست که سودا به هم خورد

7. پاشد چنین اگر فلک، احباب را ز هم

8. نبود عجب که عقد ثریّا به هم خورد

9. ای دل به عهد سست حیات اعتماد نیست

10. امروز گیرد الفت و فردا به هم خورد

11. از پهلوی سخن گسلد ربط همدمان

12. پیوسته الفت لب گویا به هم خورد

13. یک دست شیشه داری و دستی دل حزین

14. ساقی چنان مکن که دو مینا به هم خورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرت گر بساید به ابر سیاه
* سرانجام خاک است ازو جایگاه
شعر کامل
فردوسی
* زان شبی که وعده کردی روز بعد
* روز و شب را می‌شمارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری