حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 480

1. پیکان تو مشکل که به دل یار توان کرد

2. دیگر چه علاج دل بیمار توان کرد؟

3. من مردم و یک بار به خاکم نگذشتی

4. این کوه غمی نیست که هموار توان کرد

5. کس شغل محبّت نرسانده ست به پایان

6. دل چون رود از کف چقدر کار توان کرد؟

7. صرصر چه زند گرم به خاکستر من پای؟

8. بختم نه چنان خفته که بیدار توان کرد

9. صد عقده بود بر دلش از بار علایق

10. این سبحه به گرد سر زنّار توان کرد

11. بر دوش اگر بار سر خویش کشیدیم

12. شادیم که خاک قدم یار توان کرد

13. شور تو حزین از لب شیرین سخن کیست؟

14. مصر از نی این خامه شکر بار توان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو حرامست به خلوت نشست
* حیف بود در به چنین روی بست
شعر کامل
سعدی
* نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی
* قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتیم درد تو عشق است و دوا نتوان کرد
* دردم از توست دوا از تو چرا نتوان کرد
شعر کامل
هاتف اصفهانی