حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 481

1. کی از ما چشم صورت بین مردم حال می بیند؟

2. چه دیگر دیدۀ آیینه جز تمثال می بیند؟

3. ازان روزی که من در پای عشق از پای افتادم

4. غزال چشم شوخ یار در دنبال می بیند

5. خمار من ندارد دیده در راه می و ساقی

6. به کف داغ جنون را جام مالامال می بیند

7. مرا آیینۀ گیتی نما خشت سر خم شد

8. ز جام خود اگر جم، صورت احوال می بیند

9. به چشم سفلگان دهر، ظالم را بود شانی

10. مگس زنبور را شهباز زرّین بال می بیند

11. لباسی یافتم، عرفان شیخ خانقاهی را

12. تصوّف را همین در خرقه های شال می بیند

13. حزین از جا دل دیوانه ام گر رفت جا دارد

14. که عالم را پر از بازیچۀ اطفال می بیند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از لاله همی لعل کند کبک دری پر
* وز سبزه همی سبز کند زاغ سیه بال
شعر کامل
فرخی سیستانی
* سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن
* ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد
شعر کامل
حافظ
* می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب
* هیچکس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
شعر کامل
جامی