غزل شمارۀ 487
1. آب و رنگی به چمن فيض گلستان تو داد
2. غنچه را جام شکفتن، لب خندان تو داد
3. بامدادان نکنم پاره گریبان، چه کنم؟
4. سینۀ صبح نشانی ز گریبان تو داد
5. عمرها در طلب چشمۀ حیوان بودم
6. خضر شد خطّ و سراغم به زنخدان تو داد
7. خنده بر صبح زدی عشرت هر روزۀ من
8. سر به جانم غم عالم، شب هجران تو داد
9. کرده سرمست زلالی می ریحانی تو
10. نم فیضی به سفالم خط ریحان تو داد
11. شور سودا به سرم زلف پریشان تو ریخت
12. پیچ و تابی به سرم، طرّۀ پیچان تو داد
13. می دمد از قلمت صور سرافیل حزین
14. محشر، آشوب خود امروز به دیوان تو داد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده