غزل شمارۀ 510
1. عیش ار به دل آبله ناکم گذرانند
2. خون مژه از دامن پاکم گذرانند
3. ناگفته بدانند که از دست غم کیست
4. از حشر چو با سینۀ چاکم گذرانند
5. ارواح به خاکم همه سایند جبین را
6. از کوی تو گر بعد هلاكم گذرانند
7. هشیار به هنگامۀ محشر نتوان رفت
8. ای کاش که از سایۀ تاکم گذرانند
9. ریزم به رهش بار دگر جان حزین را
10. گر آن سگ کو، بر سر خاکم گذرانند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده