غزل شمارۀ 635
1. موسی صفت به داغ ظهور تو سوختیم
2. نزدیکی و ز آتش دور تو سوختیم
3. برخاست از میان تو و من حجاب تن
4. این خرقه را به نذر حضور تو سوختیم
5. وقت است اگر به جلوه شبم را سحر کنی
6. عمری، چراغ دیده، به طور تو سوختیم
7. ای روزگار، عیش و غمت را اثر یکی ست
8. چون شمع، تن به ماتم و سور تو سوختیم
9. آبی بر آتش دل سوزان نمی زنی
10. ای ساقی بلا، ز غرور تو سوختیم
11. با خاکسار خود همه نازیّ و سرکشی
12. ای شعله خو، ز طبع غیور تو سوختیم
13. از من بگو به آن صنم سرگران حزین
14. خورشید من، ز آتش دور تو سوختیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده