غزل شمارۀ 636
1. پیش از ظهور جلوۀ جانانه سوختیم
2. آتش به سنگ بود که ما خانه سوختیم
3. لب ناچشیده از نفس آتشین خویش
4. چون داغ لاله، باده به پیمانه سوختیم
5. دل بوده است محفل شمع طراز ما
6. خود را عبث به کعبه و بتخانه سوختیم
7. یک شعله برق خرمن دلها بود ولی
8. ماگرمتر ز سوزش پروانه سوختیم
9. خوابم حزین ز مصرع وحدت به دیده سوخت
10. «ما خود نفس ز گفتن افسانه سوختیم»
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده