حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 638

1. بود تا چند در دل حسرت آن خوش بر و دوشم

2. هلال آسا کشد خمیازۀ خورشید آغوشم؟

3. به باد دامنی از خاک بردارد شهیدان را

4. قیامت جلوه افتاده ست آن سرو قبا پوشم

5. سراسر می رود مژگان شوخش در رگ دلها

6. خراب هوشمندی های آن چشم قدح نوشم

7. شب افسانۀ زلفش، ندارد گرچه کوتاهی

8. به خواب بیخودی نگذارد آن صبح بناگوشم

9. کند جام نگاهش باده در جام هوسناکان

10. سیه مست تغافلهای آن عاشق فراموشم

11. حزین، از در دوصاف کفر ودین از من چه می پرسی؟

12. درین میخانه، خون مشربم، با جمله می جوشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زین ضرورت گیج و دیوانه شدم
* لیک در باطن همانم که بدم
شعر کامل
مولوی
* گنج آزادگی و کنج قناعت ملکیست
* که به شمشیر میسر نشود سلطان را
شعر کامل
سعدی
* گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
* که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
شعر کامل
حافظ