غزل شمارۀ 661
1. دل را به نهانخانۀ دیدار فرستیم
2. این نامۀ سربسته به دلدار فرستیم
3. یک سجدۂ مستانۀ که سر جوش نیاز است
4. از دور به آن سایۀ دیوار فرستیم
5. مشکل که سر از نافه دگر مشک برآرد
6. گر تاری از آن طرّه به تاتار فرستیم
7. واپس نفرستیم، تهیدست صبا را
8. ما بوی تو را تحفه به گلزار فرستیم
9. ناموس چه ارزد که به رندی ندهیمش؟
10. این خرقۀ پشمینه به خمّار فرستیم
11. از ذروۀ تقدیس، به طور تن خاکی
12. ما موسی جان را پی دیدار فرستیم
13. یک مسأله از مشرب بی رنگی عشق است
14. از سبحه پیامی که به زنّار فرستیم
15. جان را چه بقا گر نشود واصل جانان؟
16. این قطره به آن قلزم زخّار فرستیم
17. در عشق تو داغ خوشی افتاده به دستم
18. این لاله به آرایش دستار فرستیم
19. صد خسته گرفته ست سر تیر نگاهت
20. ماهم به امیدی دل افگار فرستیم
21. تاغوطه زند تلخی جان در شکرستان
22. پیغامی از آن لعل شکربار فرستیم
23. گر یار سخندان طلبد شعر حزین را
24. این خوش غزل از کلک گهربار فرستیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده