حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 673

1. شمع سان شام غمت، منّت فردا نکشیم

2. از سر کوی تو گر سر برود، پا نکشیم

3. شعله ناچار بود آتش افروخته را

4. نتوانیم که آه از دل شیدا نکشیم

5. منّت از دست و دل خویش کشیدیم، بس است

6. دم آبی به لب تشنه ز دریا نکشیم

7. گر در خلد، به روی نگهم باز کنند

8. بی رخت گردن مژگان به تماشا نکشیم

9. ساقی، از شرب يهودانۀ سالوس چه فیض؟

10. خون حسرت به از آن باده که رسوا نکشیم

11. گرچه دانیم که وصلت به تمنّا ندهند

12. همچنان دست ز دامان تمنّا نکشیم

13. زنده از فیض سموم ره عشقیم حزین

14. منّتى از دم جان بخش مسیحا نکشیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخنوران ز سخن پیش تو فرو مانند
* چنان کسیکه به پیمانه خورده باشد بنگ
شعر کامل
فرخی سیستانی
* مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست
* که کس نمی کند این درد را دوا جز تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* تا عشق تو سوخت همچو عودم
* یک عقده نماند از وجودم
شعر کامل
مولوی