غزل شمارۀ 782
1. ای آب خضر، سایۀ سرو روان تو
2. آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو
3. محو سبک عنان مژۀ کافرت شوم
4. رنگین نشد به خون دو عالم سنان تو
5. باشد به رنگ جوشش پروانه، گرد شمع
6. دلها به دام طرّۀ عنبرفشان تو
7. در عشق، تیر بال هما بود بر سرم
8. هرگز نداشتم غم جان را به جان تو
9. گرد خط تو بُرد قرار از دل حزین
10. این بود، جوش فتنۀ آخر زمان تو
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده