حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 817

1. رگ در تنم ز شورش سودا گسیخته

2. پیوند من ز جان شکیبا گسیخته

3. یارای عقل نیست عنان داریم دگر

4. زنجیر من بهار به صحرا گسیخته

5. الفت کم و غرور فراوان و عهد سست

6. سر رشتۀ امید ز صد جا گسیخته

7. اشک روان به بوم و برم تا چها کند

8. سیلی چنین عنان مدارا گسیخته

9. تا چند ساز ناله به کوه و کمر کنم

10. از زخمه ناخنم رگ خارا گسیخته

11. طالع نگر که با همه صدق و صفای دل

12. الفت میانۀ من و مینا گسیخته

13. در خاکمال عرصۀ دنیا، دلم حزین

14. ماند به قطره ای که ز دریا گسیخته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نکهتِ عنبرِ سارا همه عالم بگرفت
* تاصبا شانه زد آن طرّۀ عنبرسا را
شعر کامل
جامی
* باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران
* کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
شعر کامل
حافظ
* شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج
* نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
شعر کامل
صائب تبریزی