حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 868

1. بود میخانه ها، در چشم شهلای تو ای ساقی

2. هلال جام می گردد، به ایمان تو ای ساقی

3. زرنگت آتشین شد گل، ز لعلت ارغوانی، مل

4. نگه را می کشد در خون، تماشای تو ای ساقی

5. شکر بفکن، قدح بشکن، به شیرین خنده لب بگشا

6. می و نقل است، با لعل شکرخای تو ای ساقی

7. تو چون در جلوه آیی، لنگر تمکین نمی ماند

8. دلم را می برد از جا، تماشای تو ای ساقی

9. بود آیین عشقت می کشیّ و کوچه گردیها

10. خرد را، سر به صحرا داده، سودای تو ای ساقی

11. نسیم پیرهن، صد پیرهن می بالد از بویت

12. قبای ناز می زیبد به بالای تو ای ساقی

13. حزین را گر به کف نامد، ز بخت نارسا، زلفت

14. نداد از دست، دامان تمنّای تو ای ساقی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیگر به کجا می‌رود این سرو خرامان
* چندین دل صاحب نظرش دست به دامان
شعر کامل
سعدی
* طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید
* از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است
شعر کامل
رهی معیری
* دوش در مجلس ما بود زروی دلبر
* طبقی پر زگل وپسته وبادام وشکر
شعر کامل
سیف فرغانی