غزل شمارۀ 904
1. چه خوش بود که به دی، طرح نوبهار کشی
2. پیاله بر رخ آن آتشین عذار کشی
3. رهين دست حمایت شود، چراغ دلم
4. شبی که دست بر آن زلف تابدار کشی
5. نمی کشی چونقاب از رخ نهفته، چرا
6. نظاره را به سر راه انتظار کشی؟
7. رخت بهشت برین است، با بهار چه کار؟
8. لبی چو میکده داری، چرا خمار کشی؟
9. دراز شد شب هجران ز آسمان، وقت است
10. که انتقام من تیره روزگار کشی
11. دمید صبح بهار خطت، سزد که مرا
12. قلم به دفتر غمهای بی شمار کشی
13. جواب نکتۀ رنگین اوحدی ست حزین
14. سزد که بر ورق لاله، این نگار کشی»
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده