غزل های ناتمام شمارۀ 237
1. تن سختی کشم چون در خروش آید، روان رقصد
2. دل شوریده ز آواز شکست استخوان رقصد
3. به ذوقی می تپد در سینه دل کز صبر عاری شد
4. متاع خود به غارت دادۀ ما در دکان رقصد
5. سماع خانقاهی نیست حاجت وجد مستان را
6. دل شوریده ام در یک زمین با آسمان رقصد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده