حزین لاهیجی_دیوانغزل های ناتمام (فهرست)

غزل های ناتمام شمارۀ 336

1. ز مستی، خون دل را، باده می انگاشتم روزی

2. خروش سینه را، افسانه می پنداشتم روزی

3. دل شوریده حالی بود، کز من ناگهان گم شد

4. به کف چیزی که از سامان هستی داشتم روزی

5. کنون دارایی فوج معانی از که می آید؟

6. به میدان کاویانی خامه، می افراشتم روزی

7. دلم لبريز داغ است، از خیال خال مشکینش

8. کنون خرمن شد، آن تخمی که من می کاشتم روزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یا بیا کن دل ز خون چون نار و نفع خلق شو
* ورنه رخ را رنگ ده بی نفع چون گلنار باش
شعر کامل
سنایی
* روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست
* که بر طرف سمن زارش همی‌گردد چمان ابرو
شعر کامل
حافظ
* در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
* کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
شعر کامل
حافظ