1. دریاب حزین، که در چه کاری

2. روی دل خویش با که داری

3. چل سال ز عمر بی وفا رفت

4. تن ماند ز جنبش و قوا رفت

5. بگذشت بهار زندگانی

6. برخاست نسیم مهرگانی

7. افسرد، گل نشاط در سر

8. زین شاخ نه برگ ماند و نه بر

9. قد، روی نهاده در خمیدن

10. تنگ آمده گوش از شنیدن

11. نور نظرت غبارناک است

12. چشم تو، چو دام زیر خاک است

13. از موی تو گشته تیرگی دور

14. بر مشک نشسته، گرد کافور

15. شب رفت، بس است آرمیدن

16. هین نیّر شیب در دمیدن

17. بردار سری ز خواب غفلت

18. بگذار ز كف شراب غفلت

19. جنبید ز جای مرغ و ماهی

20. برخیز ز خواب صبحگاهی

21. خوابت، طرّار چشم بندی ست

22. در پیش گریوۀ بلندی ست

23. مگذار که بینشت رباید

24. بشتاب که ره به منزل آید

25. برخیز که عمر رفت در خواب

26. این یک نفسی که مانده دریاب

27. بگذار حدیث و لب فروبند

28. خاموش نشین، فسانه تا چند؟

29. آخر نه درای کاروانی

30. تاکی چو درای در فغانی؟

31. طنبور تنت گسسته تار است

32. مضراب، به دست رعشه دار است

33. نی در رگ ترّهات بشکن

34. بفكن قلم و دوات بشکن

35. بنشین و به اشک عذرخواهی

36. از چهرۀ جان بشو سیاهی

37. غافل منشین گرت بود هُش

38. دیوی ست زمانه آدمی کش

39. دم را به شمردگی برآور

40. عمر تو دمی ست، خوش سرآور

41. بر عرش زدی لوای خامه

42. زین نامۀ عنبرین شمامه

43. با کلک تو جان جاودانی ست

44. سرچشمۀ آب زندگانی ست

45. ماهی پیکر تپد بر آذر

46. در خاک ز حسرتش سکندر

47. چون خضر، خجسته طالعی کو؟

48. تا تر سازد لبی ازین جو

49. در قصر سخن نبود رونق

50. رونق ز تو یافت، این خورنق

51. پیچیده به چرخ، بانگ کوست

52. ناهید دهد به خامه، بوست

53. بر نقد سخن، ز خوش نوایی

54. زد کلک تو سکّۀ روایی

55. با زر چه کند حسود حامل

56. کاسد نشود عیار کامل

57. نازم این نقد موهبی را

58. کاشکسته درست مغربی را

59. بادا به فلک چو مهر تابان

60. پیوسته، جهان فروز و رخشان

61. از اوج شرف، مباد افولش

62. بخشد دل مقبلان قبولش