هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 103

1. شمع، دوش از نالهٔ من گریهٔ بسیار کرد

2. غالباً سوز دل من در دل او کار کرد

3. حال دل می‌داند آن شوخ و تغافل می‌کند

4. این سزای آن که سر عشق را اظهار کرد

5. نالهٔ من این همه زان ماه خوش‌رفتار نیست

6. هرچه با من کرد دور چرخ کج‌رفتار کرد

7. عاشقان زین پیش دایم عزتی می‌داشتند

8. محنت عشقش عزیزان جهان را خوار کرد

9. عشق آسان می‌نمود اول به امید وصال

10. ناامیدی‌های هجرانش چنین دشوار کرد

11. در بلای عشق کی خوانم دعای عافیت؟

12. کز دعاهای چنین می‌باید استغفار کرد

13. فی‌المثل گر خاک خواهد شد رقیب سنگدل

14. خواهد از خاکش فلک راه مرا دیوار کرد

15. گاه‌گاهی گر هلالی را بپرسی دور نیست

16. زان که آن بیچاره را این آرزو بیمار کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون دل بستگی غنچه با گل، کی نهان ماند؟
* که هرچ اندر دل غنچه ست سوسن بر زبان دارد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
* بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن روز که تعلیم تو می‌کرد معلم
* بر لوح تو ننوشت مگر حرف وفا را؟
شعر کامل
هلالی جغتایی