هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 110

1. یار هر چند که رعنا و سهی‌قد باشد

2. گر به عاشق نکویی بکند بد باشد

3. مقصد اهل نظر خاک در توست، بلی

4. چون تو مقصود شوی کوی تو مقصد باشد

5. آن که در حسن بود یکصد خوبان جهان

6. حسن‌خلقی اگرش هست یکی صد باشد

7. الف قد تو پیش همه مقبول افتاد

8. این نه حرفی‌ست که بر وی قلم رد باشد

9. موی ژولیدهٔ من بین و وفا کن، ور نه

10. سبزه بینی که مرا بر سد مرقد باشد

11. گفتمش دل به خم زلف تو در قید بماند

12. گفت دیوانه همان به که مقید باشد

13. حد کس نیست هلالی که شود همره ما

14. زان که این مرحله را محنت بی‌حد باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون طره عنبر شکنش در شکن افتد
* از سنبل تر سلسله برنسترن افتد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی
* ما را به کوچه غلط انداختن چرا
* دل را بغیر زلف پریشان که می برد
شعر کامل
صائب تبریزی