هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 111

1. می خواهم و کنجی که بجز یار نباشد

2. من باشم و او باشد و اغیار نباشد

3. آن‌جا اثر رحمت جاوید توان یافت

4. کان‌جا ز رقیبان تو آثار نباشد

5. هر جا که حبیب‌ست به پهلوی رقیب‌ست

6. در باغ جهان یک گل بی‌خار نباشد

7. بر من که گرفتار توام، رحم مفرمای

8. رحم‌ست بر آن کس که گرفتار نباشد

9. ما خانه‌خرابیم و نداریم پناهی

10. ویرانهٔ ما را در و دیوار نباشد

11. تقصیر و فارسم رقیب‌ست، عجب نیست

12. هرگز سگ دیوانه وفادار نباشد

13. بی‌یار به عالم نتوان بود، هلالی

14. عالم به چه کار آید اگر یار نباشد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی
* خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
شعر کامل
حافظ
* چه سود از روضۀ جنت اگر شیرین معاذالله
* ز کوی خود دری در روضۀ فرهاد نگشاید
شعر کامل
جامی
* پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
* من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
شعر کامل
حافظ