غزل شمارهٔ 133
1. جهان و هر چه درو هست پایدار نماند
2. بیار باده که عالم به یک قرار نماند
3. غنیمتی شمر، ای گل، نوای عشرت بلبل
4. که برگریز خزان آید و بهار نماند
5. تو مست بادهٔ نازی، ولی مناز، که آخر
6. ز مستییی که تو داری به جز خمار نماند
7. بسی نماند که خاکم زنند باد فراقت
8. روان بگردد و زان گرد و هم غبار نماند
9. به روز هجر، هلالی ز روزگار چه نالی؟
10. معینست که این روز و روزگار نماند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده