هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 139

1. چو ترک من هوس مجلس شراب کند

2. هزار عاشق دل‌خسته را کباب کند

3. خراب چون نشوم از کرشمه‌های کسی

4. که در کرشمهٔ اول جهان خراب کند؟

5. شدم ز حسرت او در نقاب خاک و هنوز

6. به خاک من چو رسد روی در نقاب کند

7. چه طالع‌ست که ناگاه بر سرم روزی

8. اگر فرشتهٔ رحمت رسد عذاب کند؟

9. تپیدن دل من روز هجر دانی چیست؟

10. برای دیدن روی تو اضطراب کند

11. ز خواب چشم گشایی و فتنه انگیزی

12. تو آفتی، نگذاری که فتنه خواب کند

13. نمود وعدهٔ دیدار و دیدمش در خواب

14. نگویمش، که مبادا به آن حساب کند

15. چو سایه روی هلالی به خاک یکسان باد

16. اگر ز سایهٔ تو رو به آفتاب کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پس از مرگ از زمین مرقدم مردم گیا روید
* مرا هرگز نسازد خاک پنهان، دانۀ عشقم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
* اساس هستی من زان خراب آبادست
شعر کامل
حافظ
* به هر صورت که باشد عشق دل را می دهد تسکین
* که بهر کوهکن از سنگ شیرین می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی