هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 14

1. یار، چون در جام می‌بیند، رخ گل‌فام را

2. عکس رویش چشمهٔ خورشید سازد جام را

3. جام می بر دست من نه، نام نیک از من مجوی

4. نیک نامی خود چه کار آید من بد نام را؟

5. ساقیا، جام و قدح را صبح و شام از کف منه

6. کین چنین خورشید و ماهی نیست صبح و شام را

7. فتنه‌انگیز است دوران، جان می در گردش آر

8. تا نبینم فتنه‌های گردش ایام را

9. از خدا خواهد هلالی در به دم جام نشاط

10. کو حریفی، تا به ساقی گوید این پیغام را؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کاش کی می‌ریخت از بهر سرشک دیده‌ام
* دست معمار قضا طرح زمین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را
* نظری معاف دارند و دوم روا نباشد
شعر کامل
سعدی
* مشو از صحبت بی برگ و نوایان غافل
* که شب قدر نهان در رمضان می باشد
شعر کامل
صائب تبریزی