هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 145

1. دودی، که دوش بر سر کویت بلند بود

2. غافل مشو، که آه من دردمند بود

3. از ما شمار خیل شهیدان خود مپرس

4. آن خیل بی‌شمار که داند که چند بود؟

5. بستم به طرهٔ تو دل و رستم از غمت

6. آری، علاج عاشق بیچاره بند بود

7. یک ذره مانده بود ز من در شب فراق

8. آن ذره هم بر آتش هجران سپند بود

9. جان با سگان دوست، هلالی سپرد و رفت

10. این شیوه گر پسند، و گر ناپسند بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* موش با جاروب در سوراخ نتوانست رفت
* خواجه با چندین علایق چون به حق واصل شود؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* عدالت کن که در عدل آنچه یک ساعت به دست آید
* میسر نیست در هفتاد سال اهل عبادت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بس که شب ها دور از آن گل خاک بر سر می کنم
* همچو سبزه صبحدم از خاک سر بر می کنم
شعر کامل
جامی