هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2

1. سعی کردم که شود یار ز اغیار جدا

2. آن نشد عاقبت و من شدم از یار جدا

3. از من امروز جدا می‌شود آن یار عزیز

4. همچو جانی که شود از تن بیمار جدا

5. گر جدا مانم از او خون مرا خواهد ریخت

6. دل خون‌گشته جدا، دیدهٔ خون‌بار جدا

7. زیر دیوار سرایش تن کاهیدهٔ من

8. همچو کاهیست که افتاده ز دیوار جدا

9. من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمر

10. کی توانم که شوم از تو به یک بار جدا؟

11. دوستان، قیمت صحبت بشناسید، که چرخ

12. دوستان را ز هم انداخته بسیار جدا

13. غیر آن مه، که هلالی به وصالش نرسید

14. ما درین باغ ندیدم گل از خار جدا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی
* شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
* نرگس او که طبیب دل بیمار من است
شعر کامل
حافظ
* یار با ما بی‌وفایی می‌کند
* بی‌گناه از من جدایی می‌کند
شعر کامل
سعدی