غزل شمارهٔ 3
1. ای نور خدا در نظر از روی تو ما را
2. بگذار که در روی تو ببینیم خدا را
3. تا نکهت جانبخش تو همراه صبا شد
4. خاصیت عیسیست دم باد صبا را
5. هر چند که در راه تو خوبان همه خاکند
6. حیف است که بر خاک نهی آن کف پا را
7. پیش تو دعا گفتم و دشنام شنیدم
8. هرگز اثری بهتر از این نیست دعا را
9. میخواستم آسوده به کنجی بنشینم
10. بالای تو ناگاه برانگیخت بلا را
11. آن روز که تعلیم تو میکرد معلم
12. بر لوح تو ننوشت مگر حرف وفا را؟
13. گر یار کند میل، هلالی، عجبی نیست
14. شاهان چه عجب گر بنوازند گدار را؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده