هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 203

1. روزی که بر لب آید جانم در آرزویش

2. جان را بدو سپارم، نم را به خاک کویش

3. چون از وصال آن گل دیدم که نیست رنگی

4. آخر به صد ضرورت قانع شدم به بویش

5. خورشید روی او را نسبت به ماه کردم

6. زین کار نامناسب شرمنده‌ام ز رویش

7. مسکین دل از ملامت آوارهٔ جهان شد

8. ای باد اگر ببینی از سلام کویش

9. دهقان ز جوی تاکم سیراب ساخت، یارب

10. از آب زندگانی خالی مباد جویش

11. از جستجوی وصلش منعم مکن هلالی

12. گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
* لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی!
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ
* به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش
* چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی
شعر کامل
سعدی