هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 209

1. عاشقان را نه گل و باغ و بهارست غرض

2. همه سهل‌ست، همین صحبت یارست غرض

3. غرض آنست که فارق شوم از کار جهان

4. ور نه از گوشهٔ میخانه چه کارست غرض؟

5. جان من، بی‌جهت این تندی و بدخویی چیست؟

6. گر نه آزار دل عاشق زارست غرض

7. آفت دیدهٔ مردم ز غبارست ولی

8. دیده را از سر کوی تو غبارست غرض

9. هوش دیدن گل نیست هلالی ما را

10. زین چمن جلوهٔ آن لاله عذارست غرض


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس
* ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا
شعر کامل
مولوی
* تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
* هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
شعر کامل
حافظ
* آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست
* و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی