هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 210

1. گر من ز شوق خویش نویسم به یار خط

2. یک حرف از آن ادا نشود در هزار خط

3. خوش صفحه‌ای‌ست روی تو، یا رب که تا ابد

4. هرگز بر آن ورق ننشاند غبار خط

5. ما را به دور حسن تو با نوخطان چه کار؟

6. تا روی ساده هست نیاید به کار خط

7. خط گو: مباش گرد رخت، وه! چه حاجت‌ست

8. مجموعهٔ جمال تو را بر کنار خط؟

9. از خط روزگار مکش سر که عاقبت

10. بر دفتر حیات کشد روزگار خط

11. زین پیش حسن خط بتان معتبر نبود

12. در دور عارض تو گرفت اعتبار خط

13. قاصد به غیر چند بری خط یار را؟

14. یک بار هم به نام هلالی بیار خط


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* نمی توان غم دل را به خنده بیرون برد
* ز خنده رویی گل تلخی از گلاب نرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* بسان دانه نارست اندر زعفران غلتان
* زشوقش اشک رنگینم که بر رخسار می آید
شعر کامل
سیف فرغانی