هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 221

1. ای در دلم آتش عشق تو صد الم

2. هر یک الم نشانهٔ چندین هزار غم

3. وصل تو زود رفت و فراق تو دیر ماند

4. فریاد ازین عقوبت و عمر کم!

5. دانی کدام روز عدم شد وجود ما؟

6. روزی که عاشقی به وجود آمد از عدم

7. گویند درد عشق به درمان نمی‌رسد

8. من چون زیم که عاشقم و دردمند هم

9. ماییم و نیم‌جانی و هر دم هزار آه

10. اینک به باد می‌رود آن دم به دم

11. چون آب زندگی‌ست قدم تا به فرق سر

12. خواهم درون جان کنمت فرق تا قدم

13. ای پادشاه حسن، هلالی گدای توست

14. خواهم که سوی او گذری از ره کرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خضر دارد داغها بر دل ز استغنای من
* روی آب زندگی را برزمین مالیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* گوید تا تو با تویی هیچ مدار این طمع
* جهد نمای تا بری رخت توی از این سرا
شعر کامل
مولوی
* روی خندان تو تا انجمن آرا گردید
* خنده شد گوشه نشین در لب شیرین دهنان
شعر کامل
صائب تبریزی