هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 222

1. نیست حد آن که گویم بندهٔ روی توام

2. دیگری گرینده باشد، من سگ کوی توام

3. بر امید آن که یک دشنام روزی بشنوم

4. سال‌ها شد، جان من، کز جان دعاگوی توام

5. گر چه ای، بدخوی من، خوی تو عاشق گشتن‌ست

6. ترک خوی خود مکن، من کشتهٔ خوی توام

7. گر دل من سدره و طوبی نجوید دور نیست

8. زان که من در آرزوی سرو دل‌جوی توام

9. چند گویی پای در دامن کش و این سو میا

10. پا کشیدن چون توان چون دل کشد سوی توام

11. رنجه کردی صاعد و خون هلالی ریختی

12. تا قیامت شرمسار دست و بازوی توام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
* فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
شعر کامل
حافظ
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ
* ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
* روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را
شعر کامل
حافظ