هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 232

1. ز پیر میکده عمری در التماس شدم

2. که خاک درگه دیر فلک اساس شدم

3. غم مرا به غم دیگران قیاس مکن

4. که من نشانهٔ غم‌های بی‌قیاس شدم

5. مرا ز حسن تو صنع خدای ظاهر شد

6. تو را شناختم، آنگه خداشناس شدم

7. سپاس عید بود پاس نقل و باده و جام

8. هزار شکر که مشغول این سپاس شدم!

9. پلاس فقر، هلالی، لباس فخر من‌ست

10. من از برای تفاخر درین لباس شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آنچه از مائده فیض بر این نه طبق است
* رزق جمعی است که در پرده شب بیدارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل صنوبریم همچو بید لرزان است
* ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
شعر کامل
حافظ
* نباید روشنی بردن به شب زین پس که بی آتش
* ز لاله دشت پر شمعست و از گل باغ پر شعله
شعر کامل
فرخی سیستانی