هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 233

1. کاشکی! خاک حریم حرمت می‌بودم

2. می‌خرامیدی و من در قدمت می‌بودم

3. بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت!

4. بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم

5. گر به پرسیدن من لطف نمی‌فرمودی

6. همچنان کشتهٔ تیغ دو دمت می‌بودم

7. گر به سررشتهٔ مقصود رسیدی دستم

8. دست در سلسلهٔ خم به خمت می‌بودم

9. گر مرا حشمت کونین میسر می‌شد

10. همچنان بندهٔ خیل و حشمت می‌بودم

11. چون مریضی که دلش مایل صحت باشد

12. عمرها طالب درد و المت می‌بودم

13. هر چه خواهی بکن ای دوست که من از دل و جان

14. آرزومند جفا و ستمت می‌بودم

15. تا تو یک ره به کرم سوی هلالی گذری

16. سال‌ها چشم به راه کرمت می‌بودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سیم و زر نکونامی به دست آر
* منه بر هم که برگیرندش از هم
شعر کامل
سعدی
* شکر خدا که از مدد بخت کارساز
* بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
شعر کامل
حافظ
* هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن
* و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم
شعر کامل
سعدی