غزل شمارهٔ 32
1. نمیتوان به جفا قطع دوستداری ما
2. که از جفای تو بیشست با تو یاری ما
3. بسی چو ابر بهاران گریستیم و هنوز
4. گلی نرست ز باغ امیدواری ما
5. به چشم چون تو عزیزی شدیم خوار ولی
6. ز عزت دگران بهترست خواری ما
7. غبار کوی تو ما را ز چهره دور مباد
8. که با تو میکند اظهار خاکساری ما
9. ز حال زار هلالی شبی یاد کنم
10. فلک به ناله در آید ز آه و زاری ما
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده