هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 40

1. گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب

2. از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب

3. درد بیماری و اندوه غریبی مشکلست

4. وای مسکینی که هم بیمار باشد هم غریب

5. سر به بالینم ز درد هجر، نزدیک آمدست

6. کز سر بالین من شرمنده برخیزد طبیب

7. دیگران دارند هر یک صد امید از خوان وصل

8. من ز درد بی‌نصیبی چند باشم بی‌نصیب؟

9. ای صبا جهدی کن و بگشا نقاب غنچه را

10. تا کی از دیدار گل محروم باشد عندلیب؟

11. زان دهان کام منست و هست پنهان زیر لب

12. چشم می‌دارم که کام من برآید عنقریب

13. چون هلالی بی مه رویت ز جان سیر آمدم

14. کس مباد از خوان وصل ماهرویان بی‌نصیب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این یک نفس که دیده ما میهمان توست
* آیینه پیش رو نگذاری چه می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیاید نکوکار از بدرگان
* محال است دوزندگی از سگان
شعر کامل
سعدی
* یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک
* عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت
شعر کامل
هلالی جغتایی