هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 42

1. ای شده خوی تو با من بتر از خوی رقیب

2. روزم از هجر سیه ساخته چون روی رقیب

3. گفته بودی که سگ ما ز رقیب تو بهست

4. لیک پیش تو به از ماست سگ کوی رقیب

5. بس که از کعبهٔ کوی تو مرا مانع شد

6. گر همه قبله شود رو نکنم سوی رقیب

7. آن همه چین که در ابروی رقیبت دیدم

8. کاش در زلف تو بودی نه در ابروی رقیب

9. تا رقیب از تو مرا وعده دشنام آورد

10. ذوق این مژده مرا ساخت دعاگوی رقیب

11. گر به هر موی رقیب از فلک آید ستمی

12. آن همه نیست سزای سر یک موی رقیب

13. یار پهلوی رقیب است و من از رشک هلاک

14. غیر از این فایده‌ای نیست ز پهلوی رقیب

15. چون هلالی اگر از پای افتادم چه عجب؟

16. چه کنم نیست مرا قوت بازوی رقیب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مزن چون نار در خون جگر جوش
* بهی خواهی چو به پشمینه میپوش
شعر کامل
عبید زاکانی
* چند چون طفل ز انگشت کسی شیر کشد؟
* ز استخوان چند کسی ناز طباشیر کشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
* سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم
شعر کامل
حافظ