هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 63

1. جان من الله الله این چه تن‌ست؟

2. نه تن توست بلکه جان من‌ست

3. این که گل در عرق نشست و گداخت

4. همه از انفعال آن بدن‌ست

5. صد سخن گفتمت بگو سخنی

6. کین همه از برای یک سخن‌ست

7. هست دشنام تلخ تو شیرین

8. چون نباشد، کزان لب و دهن‌ست

9. یک شب از در در آ که ماه رخت

10. شمع بزم و چراغ انجمن‌ست

11. پیش روی تو شمع در فانوس

12. هست آن مرده‌ای که در کفن‌ست

13. کشتی و سوختی هلالی را

14. هرچه کردی به جای خویشتن‌ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال هندوی تو بر آتش عارض شب و روز
* پی احضار دل سوختگان فلفل داشت
شعر کامل
فروغی بسطامی
* قصّۀ سوز دل پروانه را از شمع پرس
* شرح آن آتش نداند جز زبانی سوخته
شعر کامل
جامی
* ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
* که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد
شعر کامل
حافظ