جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1062

1. چو می دور از آن لعل میگون خورم

2. حریفان می لعل و من خون خورم

3. شدم ناتوان از غمش وین زمان

4. خورم غم که دیگر غمش چون خورم

5. مده عشوه گو کز غمش بی خودم

6. من از باده مستم چه افیون خورم

7. حریفان کمِ می گرفتند و من

8. به یاد لبش هر دم افزون خورم

9. چو من سرخوش از جام عشقم چرا

10. می عشرت از خُم گردون خورم

11. اگر مست لیلی شوم دور نیست

12. چون من باده از جام مجنون خورم

13. گل آمد به کف جام جامی چه عیب

14. که در پای گل جام گلگون خورم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
* آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
شعر کامل
حافظ
* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی