جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1063

1. دهی شراب که بر نغمۀ رباب خورم

2. چو من خراب ربابم چرا شراب خورم

3. دهم به تشنه لبان کاسۀ شراب و دهان

4. کنم ز گوش و می از کاسۀ رباب خورم

5. سفال دُردی مستان عشق از آن می به

6. که از خُم فلک و جام آفتاب خورم

7. مرا چه حاجت بزم کسان چنین که مدام

8. ز خون دیده شراب و ز دل کباب خورم

9. ز وعدۀ تو چه حاصل که تشنگی نبرد

10. به جای آب فریبی که از سراب خورم

11. مگو که می برهاند تراز تلخی هجر

12. که بی لب تو نه می بلکه زهرِ ناب خورم

13. از بس که تشنه لبم بی لب تو چون جامی

14. شراب را چو به دستم فتد چو آب خورم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر ابر بهاران گردد آه گریه آلودم
* به جای سبزه فریاد از دل هر دانه برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بلبل از شاخ گل افتد به زمین از مستی
* گر سحر بوی خوشت جانب گل‌زار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
* داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم
شعر کامل
حافظ