جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 107

1. ای مهر تو از صبح ازل هم نفس ما

2. کوتاه ز دامان تو دستِ هوس ما

3. ماقافلۀ کعبۀ عشقیم که رفتست

4. سرتاسرِ آفاق صدای جَرَس ما

5. آن بلبل مستیم که دور از گل رویت

6. این گلشن نیلوفری آمد قفس ما

7. از دود دل ما حذر ای شعلۀ شوقت

8. آتش زده در خرمن خاشاک و خس ما

9. خواهیم به یک جرعه می از خویش خلاصی

10. از پیر مغان نیست جزين ملتمس ما

11. در پای خُم آلوده لب از می چو بیفتیم

12. رانند ملایک به پَرِ خود مگس ما

13. جامی به درت جان به کف دست نهادست

14. یعنی که همین تحفه بود دست رس ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم
* اول کسی که لاف محبت زند منم
شعر کامل
سعدی
* اگر این داغ جگرسوز که بر جان منست
* بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
شعر کامل
سعدی
* باز رسیدیم ز میخانه مست
* باز رهیدیم ز بالا و پست
شعر کامل
مولوی