جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1108

1. از چشم خوابناک تو بی خواب مانده ایم

2. وز جعدِ تابدار تو بی تاب مانده ایم

3. تا دیده ایم گوشۀ محراب ابرویت

4. چون عابدان به گوشۀ محراب مانده ایم

5. بر چون دهد نهال امید این چنین که ما

6. از جویبار لطف تو بی آب مانده ایم

7. هر جا کشیده ایم ز دل آه آتشین

8. صد داغ از آن به سینۀ احباب مانده ایم

9. گر چشم ما ز گریه چو دریا شود رواست

10. زین سان که دور از آن دُر نایاب مانده ایم

11. پهلو که مانده ایم در آن کو به خار و خس

12. گویی به چار بالش سنجاب مانده ایم

13. جامی حدیث خرقه و سجاده تا به کی

14. ما هرچه بود رهن می ناب داده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منع کمال از عاشقی جان برادر کی توان
* پند پدر مانع نشد رسوای مادر زاد را
شعر کامل
کمال خجندی
* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست
* بیا و بر دل من بین که کوه الوند است
شعر کامل
سعدی