غزل شمارۀ 1107
1. هر صبح خروشی ز دل تنگ برآریم
2. فریاد ز مرغانِ شب آهنگ برآریم
3. ساقی گِل ما را بزن از جام می آبی
4. تا روزنۀ نام و در ننگ برآریم
5. مستی و خموشی نسزد، مطرب ما کو
6. تا شور و فغانی زنی و چنگ برآریم
7. ما آینۀ طلعتِ یاریم نشاید
8. کز همدمیِ تیره دلان زنگ برآریم
9. فرهاد وشانیم که گر قیمت لعلت
10. صد گوهر کانی بود از سنگ برآریم
11. چون صلح کنان بر صفِ یاران فگنی تیر
12. ما بر سر پیکان تو صد جنگ برآریم
13. جامی سوی میخانه کش این جامۀ ازرق
14. باشد که به آب می گلرنگ برآریم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده