جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1114

1. به چشم تو زین سان که صید حقیرم

2. کی از غمزه سازی مشرّف به تیرم

3. چو بر من کشی تیر ترسم که تیرت

4. به من نارسیده ز شادی بمیرم

5. برآورده دستِ نیازم که شاید

6. بدین دست دامان وصلِ تو گیرم

7. به مِهر تو جُنبم به گرد تو گردم

8. درین شیوه این کهنه چرخ است پیرم

9. پیِ مرغ وصل تو باشد صفیری

10. چو شبهای هجران برآید نفیرم

11. به چشمِ ترحّم به من بين نه آخر

12. به شهرت غریبم به دامت اسیرم

13. چه حاجت به مطرب چه خوش ساخت جامی

14. نیِ کلک تو از نوای صریرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آرزو در طبع پیران از جوانان است بیش
* در خزان هر برگ چندین رنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم
* ز جام وصل می‌نوشم ز باغ عیش گل چینم
شعر کامل
حافظ
* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ