جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 112

1. طرف باغ و لب جوی و می نابست اینجا

2. ساقیا خیز که پرهیز حرام است اینجا

3. شیخ در صومعه گر مَست شد از ذوقِ سماع

4. من و میخانه که آن حال مدام است اینجا

5. لب نهادی به لب جام و ندانم منِ مست

6. که لب لعل تو یا باده کدام است اینجا

7. بستۀ حلقۀ زلف تو نه تنها دل ماست

8. هر کجا مرغ دل بستۀ دام است اینجا

9. می کشی تیغ که سازی دل ما را به دو نیم

10. تیغ بگذار که یک غمزه تمام است اینجا

11. پیش ارباب خرد شرح مکن مشکل خویش

12. نکتۀ خاص مگو مجلس عام است اینجا

13. جامی از بوی تو شد مست نه می دیده نه جام

14. بزم عشق است چه جای می و جام است اینجا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام
* بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* میگساری که لب و چشم تو بیند، داند
* که چرا از نظرم شکر و بادام افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بس که درد عالمی در عشق تنها می کشم
* نالهٔ امروز را از ضعف فردا می کشم
شعر کامل
عرفی شیرازی