غزل شمارۀ 1122
1. خیزید حریفان که به میخانه درآییم
2. سلخ رمضانست به می روزه گشاییم
3. درد سرِ تسبیح و تراویح شد آخر
4. گلبانگ زنان رخ به درِ میکده ساییم
5. هر رنگ که از صوم ریا آینۀ دل
6. بستست به جام می صافی بزداییم
7. ترسم که گر امشب ز قدح دست بداریم
8. فردا ز ندامت سرِ انگشت بخاییم
9. ما دُرد کشانیم که جمعیّت خاطر
10. دریوزه کنان از نظر اهل صفاییم
11. داریم به کف آینۀ جام که در وی
12. محبوب ازل را به محبّان بنماییم
13. آن قوم که بی سبق عمل اهل قبولند
14. جامی به طرب کوش و قدح نوش که ماییم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده